وقتی مصطفی طبیب، طبیب خویشتن شد | «قصاب ۵۰۰تومانی» که بود؟
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۵۸۷۸۵
همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: سعید مظاهری، داماد مصطفی طبیب، داستان جوانمردی او را این گونه روایت میکند: «او ورزشکار باستانی دربار و از نوچههای شعبان جعفری (شعبانبیمخ) بود. به همینخاطر دستگیر و برایش حکم اعدام صادر شد. یک یا دو شب قبل از اعدام، او در بند، در مدح امام حسین(ع) چند شعر و غزل میخواند و این کارش به گوش مسئولان وقت زندان میرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
مظاهری میافزاید: «چون حاج مصطفی خودش تمام این مسیرها را رفته بود، دوست نداشت کسی دوباره آن مسیر اشتباه را تکرار کند. برای همین هم وقتی از تجربیاتش میگفت، با بیان شیوایی که داشت، همه دوست داشتند که بنشینند و به تجربههایش گوش کنند و بهره ببرند از صحبتهای ایشان. راستش، این افرادی که تا انتهای سیاهی رفتند و برگشتند زندگیهای خیلی قشنگی دارند، اینها ترویجدهنده متفاوت خوبی هستند. کار آقای طبیب به جایی رسید که بزرگان به ایشان لقب دیوان سیار را داده بودند، چون بسیاری از اشعار شعرای بزرگمان را حفظ بود. در واقع علاقه غریزی و خونی به شعر و شاعری داشت و با همه نوع شعر و مدح آشنا بود؛ از غزل، خراباتی تا شعر نو.»
قصاب ۵۰۰تومانینصرالله حدادی، تهرانشناس، از خاطراتش در اینباره میگوید: «عمو مصطفی میگفت که در رژیم شاه، ما آدم شروری بودیم، چاقو میزدیم، چاقو میخوردیم و دعوا میکردیم و تا پای ما به کلانتری میرسید، به شعبانبیمخ زنگ میزدیم و آزادمان میکردند. اگر عکسهایی از من دیدید، تصور نکنید که من نیستم. چون درست است، اما از زمانی که زیر پرچم مرتضی علی(ع) و امام حسین(ع) آمدم به معنی واقعی کلمه توبه کردم. اگر کسی دست یا پایش در میرفت، پیش عمومصطفی میرفتند.
میگفت: تو بلد هستی یا زهرا(س) بگویی؟ یا حسین(ع) و یا علی(ع) بلدی بگویی؟ یک یا علی(ع) برای من بگو! طرف تا میگفت یا علی(ع)، به یک حرکت دست طرف را جا میانداخت و داد طرف درمیآمد. بعد طرف میگفت: چقدر شد؟ و در جواب میشنید که شما یا علی(ع) و یا زهرا(س) و یا حسین(ع) را گفتید، هزینهاش حساب شد. چهار طرف قصابیاش پُر بود از اشعاری که خودش سروده بود یا از دیگران به در و دیوار زده بود. او به «قصاب ۵۰۰تومانی» معروف بود. چون هیچ کس از مغازهاش دست خالی بیرون نمیرفت.
یادم هست که خانمی آمده بود و میگفت پانصد تومان گوشت بده! با ۵۰۰تومان نمیشد گوشت خرید، ولی عمومصطفی چند کیلو گوشت به او داد. برخی از رجال و سرمایهداران از دوستان او بودند. به همینخاطر مبالغی را برای کمک به نیازمندان به آقامصطفی میدادند و او هم منابع مالی خودش را به آن اضافه و صرف کار خیر میکرد. همچنین ماه رمضان بنهایی را به افراد مطمئن میداد تا میان نیازمندان توزیع کنند و با این بنها، مستمندان از او گوشت رایگان میگرفتند.»
کد خبر 808231 برچسبها هویت شهری همشهری محله منطقه ۱۲منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هویت شهری همشهری محله منطقه ۱۲ حسین ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۵۸۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوم تار ؛ عرفان طهماسبی
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 کیفیت 284
ماهم رفت پشت ابرا دلدارم رفته تنها
کوروم کرده اشک و آهم تاریک و بی سرپناهم
مثل شو تار سیاهم تش زد عشق به جونم دوروم از نامهربونم
برگم تو دست سرد باد ویرونم کرد خونش آباد
ای داد از عشق ای داد بی داد ز وقتی که رفتی شکسته بالم
به بارون غم خیس خوردذه خیالم ز وقتی که رفتی شکسته دل شو
که سقف ستاره نمیدونه حالم گله میکنم شو به ماه و ستاره
چرا قصه غم تمومی نداره ته قصه درده شب قصه سرده
نصیب مو از تو همین شوم تاره
داره میپره بوی پیرهن تو وای از دل سرگردون
برگرد و بگو خوابه رفتن تو رویامو بهم برگردون
دل بازیگوشم یه آن سر به رات شد کجایی تو دردت به جونم
همه عقل و هوشم اسیر هوات شد کجایی تو ابرو کمونم